چالشها و مشكلات رفتاري كودك پيش دبستاني و راه حلها
مشكلات رفتاري شايع كودكان
الف ـ دروغگويي
دروغگويي يكي از رفتارهاي شايع كودكان است كه اغلبف والدين را خيلي ناراحت ميكند.
دروغگويي كودكان معمولاً سه دليل عمده دارد
ـ كودك واقعيت و خيال را در هم ميآميزد و گاه تصورات خود را كاملاً واقعي ميپندارد.
معمولاً تا 6 يا 7 سالگي، توانايي كودك براي افتراق وقايع واقعي از خيالي، كامل نشده است.
ـ كودك به نوعي تفكر آرزومندانه پسرفت كرده است و بدين طريق با يك واقعيت غيرقابل تحمل انطباق مييابد. مثلا كودكي كه پدرش وي را ترك كرده است ممكن است داستانهايي در باره اين كه پدرش شماره تلفن وي را نميداند بسازد. گاهي كودك با چنان شدتي خواستار اين آروزها است كه خود نيز باوز ميكند آن چيز را به دست خواهد آورد. مثلاً «من دوست دارم يك دوچرخه داشته باشم» ممكن است است به «من براي تولدم يك دوچرخه هديه ميگيرم» تبدل شود.
ـ كودك به منظور فرار از تنبيه يا انعتقاد دروغ ميگويد. وي ممكن است بداند آنچه كه ميگويد حقيقت ندارد ولي بتدريج خودش هم بخشهايي از آن را باور ميكند گاهي اوقات كودكان با هوشتر بيشتر به دروغگويي پناه ميبرند تا تاييد والدين را از دست ندهند و از عواقب كار خود فرار كنند.
توصيههاي زير در برخورد با دروغگويي ميتوانند كمك كننده باشند
ـ در مواجهه با كودكي كه دروغ گفته است آرامش خود را حفظ كنيد و سعي كنيد آرام بمانيد.
ـ به كودك لقب دروغگو ندهيد. كار او را از شخصيت وي افتراق دهيد.
ـ سعي كنيد نوع دروغ كودك را تعيين كنيد و بسته به آن واكنش مناسب نشان دهيد.
ـ اگر كودك دروغي نشاي از خيالات خود ميگويد به او كمك كنيد تفاوت بين واقعيت و خيال را دريابد. با وي طوري رفتار نكنيد كه احساس كند كار اشتباهي كرده است.
ـ اگر كودك با موقعيتي دشوار روبرو سات و آرزوهايش را به عنوان واقعيت بيان ميكند وي را تشويق كنيد كه به جاي اين كار به بيان احساساتش بپردازد و از ديگران براي حل مشكلات كمك بخواهد
ـ اگر كودك براي فرار از پيامد كار اشتباهش دروغ بگوييد بهتر است به جاي واكنش شديد نسبت به دروغ گفتن، در باره كار اشتباه او و علت بد بودن كارش با وي صحبت كنيد.
ـ زماني كه ميدانيد كودك كار بدي كرده است خود را درگير بحث با وي براي اعتراف گرفتن نكنيد. مثلاً اگر كودك كيك تولدي را كه پخته ايد بي اجازه خورده است و آثار شكلات روي كيك را در اطراف دهانش ميبينيد به جاي اينكه بپرسيد «آيا تو كيك را خورده اي؟» و او به دروغ «نه» بگويد، وي را جلوي آينه ببريد و بگوييد «كيك خورده شده و به صورت تو شكلات آن چسبيده است. من از تو خواسته بودم به كيك بدون اجازه دست نزني». در اين صورت موضوع صحبت به جاي دروغگويي كودك به پيروي از قوانين باز ميگردد.
ـ به خاطر داشته باشيد كودك را هم با گفتار و هم رفتارتان به راستگويي تشويق كنيد. شما بهترين الگوي فرزندتان هستيد.
ب ـ استفاده از كلمات نامناسب و زشت، جواب پس دادن
تقريباً تمام كودكان در سنين پيش دبستاني گاه از كلمات نامناسب استفاده ميكنند. گاهي آنان كلماتي زشت به زبان ميآورند كه باعث شرمندگي والدين ميشود.
دليل روشن به كارگيري اين كلمات، شنيدن آنها در منزل يا مهدكودك يا محيط هاي ديگر است. زماني كه كودك از اين عبارات استفاده ميكند معمولاً با توجه شديد و واكنش بيش از حد والدين روبرو ميشود كه باعث تكرار بيشتر اين كلمات خواهد شد.
راهكارهاي زير ميتوانند در برخورد با اين رفتار كودك كمك كننده باشند
ـ اگر كودك براي اولين بار از اين كلمات استفاده ميكند بهتر است معناي آن را از كودك بپرسيد. اگر وي بتواند معني كلمه را بگويد برايش توضيح دهيد كه اين كلمه ديگران را ناراحت ميكند و نبايد در خانه استفاده شود
ـ در صورت تكرار، در مراحل اول آرام ماندن و ناديده گرفتن اين عبارات و دور نگهداشتن كودك از محيط هايي كه در آنها چنين كلماتي استفاده ميشود بهترين روش برخورد است
ـ اگر با وجود ناديده گرفتن اين رفتار ادامه يابد با آن مشابه ديگر كارهاي نامطلوب كودك برخورد كنيد و از شيوههاي تنبيهي مناسب مانند منزوي سازي يا محروم كردن بهره گيريد
ـ به كودك كلماتي بياموزيد كه بتواند احساس ناكامي و ناراحتي خود را به صورت مودبانه ابراز كند
ـ برخورد مودبانه و به كارگيري مناسب كلمات را توسط كودك تشويق نماييد
جواب پس دادن اغلب شيوهاي براي نشان دادن نافرماني و لجبازي كودك و نشانهاي از تكامل كودك
براي به دست آوردن استقلال است. تنشهاي زندگي روز مره مانند به دنيا آمدن كودك ديگر يا تغيير منزل ممكن است اين رفتارها را تشديد كند. در مواجهه با اين مشكل توصيههاي زير را به كار گيريد
ـ به خاطر داشته باشيد كودكان پيش دبستاني نياز به ابراز وجود و احساسات خود دارند. بنابراين اجازه ابراز نظر به صورت مودبانه را به آنان بدهيد
ـ سعي كنيد انتظارات خود را با توانايي كودك تطبيق دهيد
ـ در صورت نافرماني و بي ادبي كودك در پاسخ دادن، از روشهاي تنبيهي مناسب استفاده كنيد
ـ رفتارهاي مناسب وي را تشويق كنيد.
ج ـ دزدي
تا سن سه سالگي بيشتر كودكان معناي دزدي را درك نميكنند و حداقل يك سال ديگر طول ميكشد تا آنها مفهوم مال من و مال تو را در يابند. اگر كودك وسايل ديگران را بدون اجازه بر ميدارد راهكارهاي زير را به كار بريد
ـ آرامش خود را حفظ كنيد و واكنش بيش از حد نشان ندهيد
ـ براي وي توضيح دهيد كه چيزهايي كه متعلق به ديگران است نبايد براي خود بردارد
ـ به كودك بگوييد صاحب آن شيئي براي از دست دادن آن، غمگين و ناراحت ميشود.
ـ مطمئن شويد كه وي شيئي موردنظر را به صاحبش برگردانده و عذرخواهي كند.
ـ به خاطر داشته باشيد با اين كه كودك ممكن است بداند دزدي كار بدي است چون ديگران به وي چنين گفتهاند تا سن 7 ـ 6 سالگي ممكن است بدرستي علت بد بودن اين كار را درك نكرده و در باره آن احساس گناه نكند
ـ در صورتي كه اين مشكل به صورت مكرر و مزمن رخ دهد حتماً با يك مشاور يا روانپزشك كودك مشورت كنيد
د ـ پرخاشگري و حملات بدخلقي ، قشقرق
پرخاشگري كودكان علل مختلفي دارد. كودكان كوچكتر ممكن است به علت اين كه نميدانند احساسات ناخوشايند خود مانند خشم و ناكامي را چگونه با كلمات ابرا كنند به پرخاشگري روي آورند. صحبت با كودكان و كمك به آنان براي بيابن احساساتشان بدون پرخاشگري در اين موارد مفيد است.
كودك ممكن است شاهد دعوا و پرخاشگري والدين يا ديگر اعضاي خانواده باشد و از اين رفتارها الگو برداري كند. بنابراين كنترل محيط منزل، عدم به كار گيري پرخاشگري در روابط بين فردي اعضاي خانواده و همچنين نظارت بر برنامههاي تلويزيوني كه كودك مشاهده ميكند ميتواند اين اثرات را تا حد ممكن كاهش دهد.
گاهي به مرور زمان كودك ياد ميگيرد كه با بد خلقي و پرخاشگري ميتواند به آنچه ميخواهد دست يابد. اگر والدين در برابر داد و فرياد يا پرخاشگري وي تسليم شوند او در مييابد اين رفتار راهي براي گرفتن آنچه ميخواهد از بزرگسالان است. بعضي كودكان با فرد خاصي مانند مادر يا مادر بزرگ بيشتر اين رفتارها را نشان ميدهند تا با ديگر اعضاي خانواده. اين موضوع اهميت برخورد يكسان و يكنواخت همه بزرگسالان در خانواده و اطراف كودك را نشان ميدهد. اگر كودك در يابد كه هر وقت و هر كجا پرخاشگري كند پيامد يكساني متحمل ميشود چنين رفتاري قطعاً كاهش مييابد.
بنابراين عليرغم علت پرخاشگري و بدخلقي كودك رعايت بعضي اصول ميتواند موجب كاهش اين رفتارها شود:
ـ در انتظارات خود از كودك و به كارگيري روشهاي تربيتي در زمانها، مكانها و توسط افراد مختلف مانند مادر، پدر، مادربزرگ و... تا حد ممكن يكنواخت عمل كنيد. قابل پيشبيني بودن پيامد يك رفتار به كودك احساس امنيت ميدهد و وي را از سر درگمي ميرهاند و مشكلات رفتاري وي را كاهش ميدهد.
ـ قوانين را به صورت روشن به كودك بگوييد. او بايد بداند احساس خشم و ناكامي طبيعي است ولي مرزهايي براي شيوه ابراز آن وجود دارد مثلاً زدن ديگران ممنوع است.
ـ در صورت پرخاشگري كودك از روشهاي تنبيهي مناسب مانند منزوي سازي استفاده كنيد.
ـ بر اثر بدخلقي و قشقرق كودك تسليم خواستههاي غيرمنطقي او نشويد. اين رفتار كودك را ناديده بگيريد. در عين حال ايمني كودك را در نظر داشته باشيد. اگر وي به كار خطرناكي دست زد بلافاصله بايد مداخل كنيد
ـ تلاش كودك براي ابراز مناسب احساسات ناخوشايند مثل خشم را تشويق كنيد.
ـ موقعيتهايي كه كودك بيشتر دچار بدخلقي و پرخاشگري ميشود مانند زماني كه خسته، گرسنه يا خواب آلود است را شناسايي كرده، توجه به نيازهاي جسماني و روانشناختي كودك را در برنامه ريزيهاي روزانه خود در اولويت قرار دهيد
ه ـ رقابت بين خواهر و برادرها
رقابت و حسادت بين خواهر و برادرها از شايعترين مشكلات والدين محسوب ميشود. اين موضوع پديدهاي عالمگير است و پدر و مادر را بيش از هر كس ديگر دچار احساس ناكامي و نگراني ميكند
گرچه بسياري از كتابها توصيه ميكنند كه خواهر و برادرها را به حال خود گذاشته، در دعوا و درگيري آنها دخالت نكنيم، بعضي از بزرگسالان خاطراتي از بدرفتاري خواهر يا برادر خود در دوران كودكي بدون دخالتي زا سوي والدين به ياد دارند كه بسيار برايشان رنج آور است. بنابراين اين با وجود طبيعي بودن رقابت بين خواهر و برادرها نظارت والدين بر شيوه تعامل و ارتباط فرزندان با هم اهميت بسزا دارد.
ـ اطمينان يابيد كه هيچ يك از فرزندان توسط خواهر يا برادر خود مورد سوء رفتار كلامي، جسماني يا جنسي قرار نميگيرد. قانوني در خانه برقرار كنيد كه خشونت از هر نوع نسبت به ديگران را ممنوع كند.
ـ از لقب دادن به كودكان پرهيز كنيد. حتي لقبهاي خوب مانند هنرمند يا ورزشكار ميتواند برانگيزاننده حسادت ديگر فرزندن شود و كودك را براي حفظ اين لقب دچار اضطراب و ناكامي نمايد
ـ با كودكان طوري رفتار كنيد كه بفهمند هر يك داراي ويژگيهاي منحصر به فردي هستند كه با ديگران متفاوت است. آنان را به صورتي غير منصفانه با هم مقايسه نكنيد
ـ علاوه بر زماني كه با همه فرزندان ميگذرانيد با هر يك از آنان زماني جداگانه هر چند اندك صرف كنيد
ـ بپذيريد كه رقابت بين خواهر و برادرها طبيعي است. همه گاهي نسبت به خواهر يا برادر خود احساس خشم مينمايند در حاليكه بيشتر آنها در برابر افراد خارج از خانواده از يكديگر حمايت ميكنند.
ـ به خبرچيني كودكان پاداش ندهيد و هميشه جانب يك فرزند را نگيريد.
در صورت دعواي خواهر و برادرها
ـ حتيالامكان اجازه دهيد خود آن را تمام كنند.
ـ اگر يكي يا هر دو بسيار عصباي و ناراحت هستند دخالت كنيد. آنها را از هم جدا كرده و كودكي را كه آسيب ديده يا ناراحت است آرام كنيد.
ـ طرف هيچ يك را نگيريد مگر آن كه آنچه رخ داده ديده باشيد.
ـ هر دو كودك را تشويق كنيد تا در باره احساسات خود و آنچه رخ داده صحبت كنند و از آنها بخواهيد فكر كنند چگونه ميتوانند اختلافشان را بدون دعوا و درگيري حل كنند.